امروزه استرس و رويدادهاي تنش زا، بخش انکار ناپذير زندگي روزانه است که مي تواند بهداشت جسم و روان را متأثرکند . برخي بر اين باورند که استرس با غالب بيماريهاي آدمي در رابطه است و چنانچه به نحو مطلوبي اداره نشود، پيامدهاي نامطلوب رنج، بيماري و صرف هزينه هاي گزاف را در پي خواهد داشت. افراد به روشهاي مختلفي استرس را تجربه مي کنند و در نتيجه سعي ميکنند با اتخاذ شيوه هاي منحصر به فردي به مقابله با آن بپردازند. سه راهبرد مقابله با استرس عبارتند از: 1 -راهبرد مقابله اي مسئله مدار 2 -راهبردهاي مقابله اي هيجان مدار 3 -راهبرد مقابله اي اجتنابي. در يک تعادل دو سويه، بهداشت و سلامت رواني از سويي از نتايج انتخاب و استفاده از راهبردهاي مقابله اي مؤثر و متناسب با تغيير و تنش محسوب ميگردد و از سويي ديگر خود زمينه ساز فضاي رواني سال است که در پرتو آن شناخت صحيح و ارزيابي درست از موقعيت تنش زا براي انتخاب راهکار مقابله اي مؤثر ميسرميگردد. به همين دليل در اين مقاله تلاش مي شود تا راهبردهاي مقابله اي متفاوتي که توسط افراد به کار برده مي شود مورد بررسي قرار گرفته و نتيجه بهره گيري افراد از اين راهکارها در موقعيت هاي مختلف استرس زا بررسي مي شود.
براي مقابله با استرس ها يا فشارهاي رواني، راهکارهاي مختلفي وجود دارد که شيوه مديريت صحيح، آنها را به ما مي آموزد.
راهبردهاي مقابله با استرس
با رعايت و بکارگيري اين روشها، مي توانيم علاوه بر حل يا کم کردن مشکلات به آرامش پايدارتري دست يابيم و استرس خود را کنترل کنيم:
1- راهبردهاي شناختي( خودآگاهي)
آگاهي يافتن از احساسات خود: از آنجايي که افراد از نظر سطح هيجاني با يکديگر متفاوت هستند، گروهي زود هيجان زده شده، خوشحال يا مضطرب ميشوند، گروهي ديرتر برانگيخته شده، حساسيت کمتري دارند؛ يکي از دلايل تفاوت، در ساختار ژنتيکي است و ديگري در محيط زندگي و نحوهي تربيت افراد است. با آگاهي از ساختار هيجاني خود ، کنترل بيشتري ميتوان برفشارهاي رواني ايجاد شده اعمال و پيشگيري کرد.
آگاهي يافتن از افکار خود: هنگام مواجه شدن با استرس، برخي افراد نگرش منفي نسبت به خود داشته، مهارتهايشان را دست کم ميگيرند، بنابراين دچار اضطراب يا افسردگي يا. شده و اين منجر به بروز رفتارهاي نامناسب ميشود، در حالي که اگر افکار خود را بشناسيم،ميتوانيم افکار خود را کنترل کرده، استرس را از بين برده و پيشگيري کنيم.
آگاهي از چگونگي پردازش و تفسير رويدادها: بايد اين مساله که چهطور موقعيتها را ارزيابي ميکنيم؟ چه طور رويدادهايي را يادآوري ميکنيم که با باورهايمان سازگارترند؟ بايد توجه داشت که هر فرد متناسب با باورها و عقايد خود اطلاعات دريافتي را پردازش و ادراک ميکند.
2- راهبردهاي رفتاري
نظامهاي پشتيباني: استفاده از نظامهاي پشتيباني، از فشار رواني کاسته و اعتماد به نفس و شور زندگي را درما تقويت ميکند.
مشاوران حرفهاي: در زمينههاي افزايش اعتماد به نفس و تفکر منطقي اگر نزديکان يا خودمان نتوانيم کمکي کنيم بايد از مشاوران کمک گرفت.
مشکل گشايي: نوعي مهارت عملي است که احساس توانمندي و تسلط بر اوضاع را افزايش ميدهد.
آرامش: آرامش دادن به خود يکي از سودمندترين روشها براي مقابله با مشکلات است.
تلقين به خود: به صورت صحبت کردن با خود در مواجه شدن با مشکلات، هنگام عبرت گرفتن از رويدادها موثر است.
شوخ طبعي: مانع از آن ميشود که تسليم نتيجهگيريهاي منفي شويم و در اطرافيان نيز تاثير مثبتي دارد.
ورزش: ورزش نيز در احساس تسلط رواني بر خود موثر است.
پاداش به خود: به خاطر کارهاي خوب به خودمان پاداش دهيم.
( مهارت مقابله با استرس، شامل شناخت استرس هاي مختلف زندگي و تاثير آنها بر فرد است. به عنوان مثال اولين روز مدرسه، امتحان، از دست دادن اتوبوس، صحبت کردن در جمع، اولين روز کاري، از دست دادن عزيزان و. ميباشد).
منبع:مقاله راهبردهاي مقابله با استرس
درباره این سایت