چکيده
بازاريابي را مي توان به دو دسته بازاريابي معاملاتي و بازاريابي رابطه اي طبقه بندي کرد. بازاريابي معاملاتي به عنوان يک نگرش کوتاه مدت که فقط روي معاملات فعلي تمرکز دارد، تعريف شده است. در بازاريابي معاملاتي تمرکز روي فروش و ويژگي هاي محصول است و خدمت به مشتري، وفاداري و تعهد مشتري اهميت کمتري دارد و کيفيت تنها با عمليات توليد ارتباط دارد. تعريف انجمن بازاريابي آمريکا از بازاريابي رابطه اي عبارت است از: بازاريابي رابطه اي ، بازاريابي با هدف آگاهانه براي توسعه و اداره روابط بلند مدت و قابل اعتماد با مشتري ها، عرضه کنندگان و توزيع کنندگان و ساير عوامل موجود در محيط بازاريابي مي باشد(سالار و همکاران، 1391: 58).
بازاريابي رابطه مند اولين بار در دهه 1980 توسط تني چند از صاحبنظران بازاريابي مطرح شد. گرونوس[1](2000)، معتقد است زماني يک ارتباط توسعه مييابد که با همه مشتريان يا در نهايت با مهمترين مشتريان تماس برقرار شود و تعاملات رابطهمند باشند.
بازاريابي رابطهمند مستم ايجاد، حفظ وارتقاء و در صورت ضرورت خاتمه ارتباط با مشتريان است، به طوري که اهداف هر دو طرف درگير در رابطه تأمين شود. بنابراين، سازمانها، جهت ايجاد يک رابطه، ميبايست فرآيندهاي ارتباطي و تعاملي مورد نياز را به وجود آورند.
بازاريابي رابطهمند، هم استراتژيهاي دفاعي و هم تهاجميرا در بر ميگيرد. بازاريابي تهاجمي به جذب مشتريان جديدي ميپردازد که شامل جذب مشتريان بالقوه يا ترغيب و جذب مشتريان رقيب ميشود. در مقابل بازاريابي تدافعي به دفاع از سهم بازار و حفاظت از مشتريان ارزنده ميپردازد.به عبارت ديگر، استراتژيهاي دفاعي در تلاش اند تا مشتريان کنوني را حفظ و کسب وکار بيشتري را با آنها ترتيب دهند(ميرراشد، 1392: 62).
منبع : مقاله بازاريابي رابطه مند
درباره این سایت